My Great Dreams

به نام تویی که با منی مثل همیشه..با توام.. نمیخوام بزنم عدم نمایش در وبلاگ..چون آدما درمقابل خدایی که آبروم پیشش رفته,رقمی نیستن.. آره معصومیتم درحال افول بود,و عشقم بت درحال نزول..قبول..اما..خدا..تو نبخشی کی ببخشه..اونیکه فک میکردم منو ی بچه مثبت میدونه درعرض ی هفته نظرش عوض شد..و دلم میگیره وقتی بم میگن برامون دعا کن تو که دلت از همه صاف تره:(میدونی تنها پناهمی..میدونی چقد دلم از دست خودم پره..حالم از همه دروغام بهم میخوره,از همه پنهونکاریام..از همه کثافتکاریام,از همه خلاءهای ساختگی ک تو نبودت شیطانی میشدم,..بعد اینهمه باز تو..باز تو پناهمی.. واما تو ای معشوق My Great Dreams ...

سلام..سال نو مبارک... با آرزوی موفقیت روز افزون در سال جدید... مرسی همه یادآورندگان! ................................ اسپیناس نوشت:دوس دارم مسافرتو..آزادم..تیپ اسپرتی که معلوم نی دخترم یاپسر!میترکونم..کر میشم..اینجا ایران نیس!!..وای فای..دانلود..کلا از تهرونی جماعت خوشم میاد..از ترکا بدم میاد..و بدتر از اون ترکایی که درپی گموگورکردن اصلیتشونن..من ب دورگه بودنم میبالم!دروغ میگم,جدی نگیر! دختر پسرای فانتزی وجیگر از جلوم رد میشن..صحنه!!محو تماشا..دهنم آب میفته..یه بچه تبریز قرتی..چن بار تو هتل دیدمش.با چشام دنبالش میکنم..نگام میکنه.شلوارشو درس میکنه.سرمو میندازم پایین.میرم حیا My Great Dreams ...

in ye mahe kamharftaro monzavitaro arumtaro.. shodam..migan mehrabun shodam!bavaram nemishod bade un etefaga zende bmunam vali mundam,donyaye tanhayi o khalvate sarshar az... Vali,age mesle man gahi shak mikoni k to rande shodei ya sheitan,inke ta shagayeg has zendgi "bayad"kard..inke mahkumi b budan pas Zendegi kon nazanin... My Great Dreams ...

هو الخبیر تاحالا با زبون روزه آپ نکردم.بنویسم؟...باشه.....یکی بود.یکی نبود.دخترکی بود که گاهی خسته میشد از بیدلی..گاه از دلدادگی..گاه از نفس کشیدن..گاه انقد آسون دل میکند از چیزایی که برا داشتنشون شبا بیخوابی کشیده که تلخنده ش میگرفت..گاه میگف"من"رانده شده م نه شیطان..گاه میگف تا شقایق هس محکومی به زندگی...گاه میگف جاش تو این دنیا نیس.ی روز افسرده به نظر میرسید..از آینه ای ک روبروش بود خجل شد و از انعکاسش وحشت زده..لحظات تلخ بی خدایی جلوی چشاش تداعی شد و بیشتر ترسید..تمام توانشو بکار برد تا چشمه ی رو به موت امیدش خشک نشه...حس خوبی نبود زندانی شدن تو خود دانی..سعی My Great Dreams ...

My Great Dreams ...

کودکی در شرف 18 سالگی هستم!داشتم موهای سفیدمو تو آینه میشمردم یهو ب سرم زد ی چی بنویسم... تو رو به خدا..بیا آدم شیم یعنی آدم بمونیم..حتی برای یک لحظه..یه لحظه فک کن کسی دروغ نمیگه..کسی قصد نارو زدن بت نداره..کسی نمیخواد بیفتی تا بت بخنده..کسی پشتتو خالی نمیکنه..ظاهر آدما ترجمه باطنشونه..'من'ها و 'تو'ها و فقط یه خدا..بی نیاز از بت های رنگی..بی نیاز از گناه کبیره..بی نیاز از جبر..از مشق شب..از دارو..از..عیبی نداره با من باشی یا یکی مثل من..مهمه اینه هستی و مرد این میدونی..هستم و..تو میخندی و من با خنده ت زنده م..جنگ نه,بیا زندگی کنیم..بیا بچه باشیم و پاک.. عاری از..عاری از هر My Great Dreams ...